
سلام بچه های عزیزم سوزی دختر کوچولوی بود که مادربزرگش رو خیلی دوست داشت مادر بزرگ هممیشه مشغول بافتن بود مادر بزرگ قصه ی ما به نوه اش گفت می دونستی من یک جادو گر هستم سوزی خیلی تعجب کرد چون مادر بزرگ اصلا شبیه جادوگرها نبود اما یک روز…..
قصه مادر بزرگ جادو می کند را گوش کنید: